محل تبلیغات شما



پرویز

پرویز مردی که با پدرش در یک شهرک زندگی میکند بعد از اینکه پدرش ازدواج می کند مجبور می شود که خانه را ترک کند و کم کم تصمیم می گیرد خودش کنترل زندگی اش را بدست آورد.

پرویز قطعای یکی از بهترین فیلم های تاریخ سینمای ایران است که از هر نظر با سینمای ذغالی الان ایران تفاوت دارد.

فیلم از آن دسته فیلم هایی است که سیر تحول یک شخصیت را به یک هیولا نشان میدهند. برای مثال فیلم joker 2019 که همین امسال هم اکران شد شاید مثال خوبی برای این دسته فیلم ها باشد. 

در شروع فیلم پرویز را در یک تاریکی مطلق میبینیم و در طول فیلم هم سیر رسیدن پرویز به این تاریکی را میبینیم. پرویز به نوعی از آن دسته افرادی است که کسی " آدم حسابش نمیکند!" او احساساتش را درون خودش میریزد بدین ترتیب هیچ وقت حالت خاصی در چهره اش نمیبینیم. وقتی پرویز کم کم به این واقعیت پی می برد که کسی آدم حسابش نمی کند شروع به ثابت کردن خودش به دیگران و پدرش می کند. اول برای اینکه خودش را به پدرش ثابت کند سگ و گربه های شهرک را با گوشت های سمی به کشتن می دهد ولی پدرش او را بیشتر طرد می کند و اوضاع خیلی وخیم تر میشود. اما چیزی که دیده نمیشود لذتی است که پرویز می برد که خیلی پنهانی نشان داده میشود. پرویز کم کم پا را فراتر میگذارد و برای احساس قدرت کردن یک نوزاد را می‌د و در نا کجا آباد وِل میکند، صاحب خانه اش را زندانی می کند ، پیرمردی خشک شویی که همیشه او را نصیحت و سرزنش میکرد را می‌کشد تا سکانس آخر فیلم که جای پدرش را سر میز میگیرد. به این ترتیب فیلم نشان میدهد اکنون پرویز قدرت را در دست گرفته و فرمانروایی می کند.

 جوری که در اول هم دیدیم ظاهرا هر چند وقت یکبار قدرتش را به افراد نشان می دهد و لذت می برد.

از نکات مثبت فیلم میتوان به بازی شاهکار زنده یاد "لوون هفتوان" اشاره کرد که شخصیت پرویز با او گره خورده است.

دومین نکته مثبت فیلم ، فیلمبرداری است که اولا سکانس ها عمدتا طولانی هستند و دوما انگار دنیای فیلم را از نگاه پرویز میبینیم. دوربین به خوبی پرویز را تمام صحنه ها دنبال میکند.

سومین نکته خیلی مثبت فیلم ، نماد های مختلفش است . مثلا سیگار کشیدن ، پنجره ، میز و . هرکدام خودشان نشانگر اتفاقی در روان پرویز هستند که جای بحث دارند.

در آخر، پرویز فیلمی است قطعا باید دید تا شاید کمی ملت سلیقه ی فیلم دیدنشان تغییر کند و سینمای ما از این بیشتر ذغالی نشود. البته بازهم افرادی هستند که:

هیچی نداشت این فیلم. فقط میخاس یه ساعت و نیم بشه فیلمش. من چرا باید چهار پنج بار اب خوردن این یارو رو ببینم ؟ میشه بگید هدفش چی بود جز کشدار کردن فیلم؟

نمره: 8.5 از 10


متاسفانه میبینیم سایتای دانلود فیلم تقریبا به سرزمین فنا برده شده اند و شاید شما هم در کف مونده باشید و بهتره نمونده باشید چون یک روش کلاسیک و خیلی راحت و البته خز وجود داره که عمری باهاش صفا میکردیم . باهاش می تونید فیلم های قرون وسطی تا فردا رو دانلود کنید که شاید هم بدونید دارم در مورد چی حرف میزنم : تورنت.

 

اول نرم افزار را برای ویندوز یا گوشی خودتون دانلود کرده سپس به سایت زیر سیکیده و فیلم خود را پیدا کرده؛ فایل تورنت را دانلودیده و وارد نرم افزار نموده و والسلام.!

اینجا

البته سایت های دیگری هم وجود دارند اما این یکی بسی بهتر بود!


به ستوه آمده

یک زن برای تعطیلات به جزیزه ی کودکی اش میرود و دوست قدیمی اش را ملاقات می کند . دوست قدیمی اش با شوهرش و برادر شوهرش زندگی می کند و یک بچه هم دارد و همیشه توسط شوهرش مورد ضرب وشتم قرار میگیرد.

 

از این فیلم توقع زیادی نداشتم ولی بعد از دیدنش فهمیدم بازهم با سینمای وحشت کره جنوبی طرفم .

شروع فیلم آرام است ولی رفته رفته به چیزی بیش از تصور ما تبدیل می شود و داستانش فوق العاده دردناک وخفه کننده میشود. داستانی با مضنونی فیمینیستی که البته به صد تا از فیلم های دم دستی ( به گورت تف میکنم) می ارزد.

فیلم در حقیقت جامعه ای مرد ندیده را نشان میدهد. مرد های جزیره همه در یک طوفان مرده اند و فقط بچه ها و یک پیرمرد عاجز باقی میماند و همین باعث میشود که زن های پیر جزیره که مرد ندیده اند (!) مرد ها را به نوعی ستون جزیره بدانند و آنها را قوی تر و بزرگتر به نوعی پادشاه بدانند.

به قلم گیج کننده من نگاه نکنید! فیلم خیلی قابل لمس است و واقعا اعصابتان را می‌ فشارد!

در اینجا دلیل این تبعیض جنسی وحشتناک( که چه در جزیره چه در شهر) خود زن ها هستند.( چه داستان آشنایی) 

در فیلم میبینیم که مردم به کلی نسبت به هم بی تفاوتند و جرئت کمک به کسی یا ایستادگی در برابر جرمی را ندارند و همین بلایی است که دارد سرمان می آید.

نمره: 8 از 10


بتل رویال

دولت ژاپن تصمیم گرفته است هر چند وقت یکبار یک گروه از دانش آموزان را به یک نوع بازی ببرد بدین صورت که آنها را در یک جزیره قرار میدهند و یک سلاح و وسایل مختلف در اختیارشان میگذارد تا یکدیگر را بکشند! زمانی که فقط یک نفر زنده ماند بازی تمام است و آن یک نفر برنده است! در این میان یک گردنبند فی هم به دانش آموزان وصل است که هر وقت خلاف مقررات رفتار کنند منفجر شود همچنین اگر در پایان  سه روز چند نفر زنده ماندند و تصمیم داشتند یکدیگر را نکشند آن گردن بند منفجر می شود و همه به فنا می روند!

 

بتل رویال قطعا یکی از جریان ساز ترین فیلم های تاریخ است و رد پایش در بسیاری از فیلم ها دیده می شود. شاید این فیلم را نشناسید ولی فیلم hunger games از این فیلم تاثیر خیلی (خیلی) زیادی گرفته است.

این فیلم این ایده را تقریبا در بهترین حالتش عملی می کند و ۴۱ نفر دانش آموزی که در این بازی شرکت داده می شوند را خیلی کامل به مخاطب آشنا می کند و در گروه های مختلف با عقاید مختلف قرار می دهد.

فیلم همچنین بعضی مواقع فوق العاده دیوانه وار می شود و به نوعی خنده - خنده یکدفعه همه چیز به باد میرود (سکانس فوق العاده سم ریختن در غذا) .در این بین شاید سکانس هایی کلیشه ای و مسخره هم وجود داشته باشند که کمی از این سیاهی فیلم کاسته باشند ولی بعضی مواقع فیلم در همین مسخرگی جوری چرخش میکند و بهتان رودست میزند که هیچ چیز در فیلم قابل پیشبینی نمیشود . چه بسا طی اتفاقی مرگ یک ضد قهرمان ناراحت کننده می شود و مرگ یک قهرمان دل را خنک می کند!

با اینکه فیلم دارای تعداد زیادی شخصیت است ولی تقریبا با هرکدام کم و بیش آشنا می شوید .

پایان فیلم بسی جای کار داشت ولی باز هم بتل رویال یک فیلم استرس زا است که بیشتر مواقع هیچگونه شوخی ای با مخاطب ندارد!

نمره: 7.75 از 10


تنها میمانم!

فیلم درباره زندگی یک قصاب است که مدتی بخاطر کشتن یک مرد به گمان اینکه به دخترش نظر داشته به زندان می افتد و دخترش هم به یک موسسه سپرده می شود. وقتی از زندان آزاد میشود با یک زن آشنا میشود که به او قول یک قصابی جدید می دهد.

کم نگفته ام اگر بگویم تنها میمانم بهترین فیلم گاسپار نوئه است. فیلمی که از آن خیلی ریز در فیلم هایش یاد کرده! ( برای مثال در شروع فیلم برگشت ناپذیر (irreversible).

این فیلم در القای حس پوچی و تلخی بی نظیر است. در درجه اول با یک رنگ پردازی بی نظیر طرفیم که در القای حس های مختلف به مخاطب فوق العاده عمل می کند. در درجه دوم حرف های قصاب و عقایدش درباره زندگی و جامعه در کنار اینکه باعث می شود مخاطب به روان ویران شده ی این شخصیت پی ببرد فضای فیلم را هم پوچ و تلخ کرده است.

تنها می مانم یک فیلم تابوشکنانه هم هست که این عمل به هیچ وجه سرسری انجام نمیشود بلکه فیلم با آن کامل می شود و به یک اثر نامتعارف و تلخ تبدیل می شود که ترکش هایش میتواند روی شما هم تاثیر بگذارد!

نمره : 8 از 10


در اینجا 10 تا از لحظات تکان دهنده ی فیلم های مختلف را نوشته و سعی کرده ام که از فیلم های دیده نشده تری استفاده کنم.

1: لحظه ای در انیمه ی "قبرستان کرم های شب تاب" که سیتا جسد خواهرش را آتش میزند. 

2: لحظه لالایی خواندن رزماری برای بچه ی شیطان در فیلم "بچه ی رزماری"

3: لحظه ای که برت در فیلم "دریاچه ایدن" به دوربین نگاه می کند در حالی که صدای ناله های جنی از طبقه پایین شنیده می شود.!

4: سکانس پایانی فیلم "یک فیلم صربستانی" با جمله ی : " با کوچیکه شروع کن"!

5: لحظه ای در سریال "بازماندگان" که کوین و پتی داخل چاه هستند و بعد از خاطره ای که پتی تعریف می کند کوین با گریه سر پتی را زیر آب میکند و او را می کشد.

6: سکانس جان و تام به براندون در فیلم "پسر ها گریه نمی کنند"

7: لحظه ی خوکشی مجید در فیلم "پنهان (cache)"

8: لحظه ی خیره شدن کاراگاه پارک دو من به دوربین بعد از جمله ی " قیافش عادی بود!" در " خاطرات قتل"

9: لحظه ای که ورث در فیلم "مکعب" در جواب اون بیرون چیه؟ می گوید:"جهل بی اندازه ی انسان"!

10: سکانس معروف برگرداندن فیلم در " بازی های بامزه"


کلبه ای در جنگل

پنج نوجوان برای آخر هفته به یک کلبه می روند تا خوش بگذرانند که کم کم میفهمند اوضاع آنچنان عادی نیست!

 

همه میدانیم که این مقدمه و داستان چقدر کلیشه ای است! اما جاهایی که فیلم را معرفی کردند آن را دور از همه کلیشه های این داستان میدانستند. بماند که چند سایت دیگر این فیلم را یکی از بهترین فیلم های ترسناک دوران می دانستند.

فیلم تلاش می کند بر اساس کلیشه های این داستان به مخاطب رو دست بزند. حالا چه فیلم رو دستش را بزند چه نزند باز هم کلیشه ای می ماند! بازهم فیلم درباره چند دختر و پسر بیش نیست!

اگر قضیه ی موسسه بزرگی که در فیلم است را فاکتور بگیریم ، روند فیلم تکراری و خسته کننده است حتی پایانش هم چیز جدیدی ندارد و حداکثر توان فیلم شاید این باشد که یکی دوتا کف دستی نثارتان کند ولاغیر!

نمره: 5.5 از 10


باشگاه خودکشی 

گروهی از دانش آموزان همگی باهم خودشان را جلوی مترو می اندازند و خودکشی می کنند.  در پی این اتفاق چندین خودکشی دیگر هم اتفاق می افتد و زمزمه هایی درباره یک باشگاه خودکشی شروع میشود.

 

بر خلاف چیزی که فکر می کردم <فکر میکنید> فیلم اصلا دارای روایت سرراستی نیست و عجیب تر از این حرف هاست  و سکانس هایی سورئال و همچنین نماد پردازی زیادی هم در فیلم وجود دارد.

اما سکانس کلیدی فیلم همان اوایل است که کاراگاه کورودا سوار مترو میشود و در اطرافش آدم هایی خسته و درمانده را میبینیم. آدم هایی درمانده از این دنیای تاریک که با بی میلی زندگی کسل کنندشان را ادامه میدهند.

در تمام لحظات فیلم سایه رسانه ها دیده می شود. اینترنت، تلویزیون ، موبایل. فناوری هایی که به عنوان کمک به انسان به میدان آمده اند اما آنها را از منزوی تر و زندگی شان را پوچ تر کرده.

قشری که بیشترین خودکشی را در فیلم دارند ، نوجوان ها و کودکانند. این قشر که باید در طلایی ترین دوران زندگیشان باشند ، بر عدگیشان شده است اینترنت و کامپیوتر و .(چه داستان آشنایی!)

فیلم مثل فیلم های پیچیده ی دیگری که با چند بار دیدن برخی جواب ها پیدا میشود نیست!    هرچقدر فیلم را ببینید سوالات بی جواب بیشتری می یابید! بنابراین زیاد سخت نگیرید! اکثر سوالات جواب درستی ندارند. فیلم هم بی تعارف یکدست نیست گاهی جنایی ، گاهی فلسفی، گاهی هم شبیه های روح و ارواحی(!) میشود (نه اینکه با قواعد ژانر بازی کند|:).

حرف اصلی فیلم هم این است که بشر دستی دستی دارد خودش را به باد میدهد طوری که زمانی می رسد که خودکشی بهترین راه برای زندگی کردن می شود!

 

نمره: 7 از 10


هزارپای انسانی: رشته ی کامل 

جوانی به نام مارتین، با دیدن فیلم هزارپای انسانی، میخواهد به شیوه ی آن یک هزارپای انسانی بزرگتر بسازد! 

شاید باورش سخت باشد اما این فیلم تقریبا همان چیزی است که باید باشد! فیلم اول هزارپای انسانی با در دست داشتن یک ایده خوب تبدیل به فیلمی ضعیف و مضحک شده بود. اما اینجا ظاهرا تام سیکس متوجه شده باید چگونه این ایده را جلو ببرد گرچه باز هم آنچنان موفق نبوده.

فیلم دوم تام سیکس از فیلم اول خیلی تاریک تر ظاهر شده است. شخصیت اصلی فیلم توسط پدرش مورد قرار میگرفته و همانطور که از ظاهرش پیداست همیشه توسط افراد مختلف مورد تحقیر می‌شده. او تقریبا در کل فیلم هیچ حرفی نمیزند! اما تام سیکس هیچ تلاشی نمی کند تا مخاطب با قاتل همدردی کند و بلعکس تمامش را خیلی ریز به شوخی می گیرد.

در گوشه و کنار فیلم شوخی های مختلفی قرار گرفته اند که برخی ساده و جالب و برخی در کمال سیاهی و تلخی به نمایش در می آیند.

خود تام سیکس جایی گفته بود که فیلم هایش یک کمدی سیاه اند! ظاهرا فهمیده که یا باید این ایده را در آزاردهنده ترین حالت و تلخ ترینش به اجرا در بیاورد یا که باید تا جایی که میتواند آن را به سخره بگیرد! این فیلم اثری مابین این دو حالت است (بالاخره هرچقدر فرورفتن یک هزارپای سمی به ماتحت انسان ترسناک است، خنده دارهم هست!) و باید گفت در بین فیلم های torture یکی از صدر نشینان است!

نمره: 7 از 10


خوکچه هندی: شکوفه های گوشت و خون 

یک مرد یک زن را مید و کم کم دست و پا و سرش را قطع می کند و همین.

این یکی از بدنام ترین ها در عصر خودش بود. فیلم در ابتدا مینویسد که ویدیو به همراه یک یاداشت به دست هیداشی هینو ( کارگردانی فیلم) میرسد که رویش نوشته است از طرف یکی از طرفداران. البته تمامش الکی بود!

شاید دلیلی که خیلی ها باور کردند فیلم واقعی است جلوه های ویژه ی فیلم در آن زمان بود. فیلم در به تصویر کشیدن روند تکه تکه شدن این زن بی پرده عمل میکند و صحنه ها فوق العاده واقعی در آمده اند. قیافه و لباس های قاتل هم ترس زیادی به مخاطب میدهد. قاتل سر و وضعی سامورایی دارد و سامورایی هم حرف میزند.

جالب است بدانید چارلی شین (بازیگر آمریکایی) این فیلم را دیده بود و فکر کرده بود یک فیلم اسناف واقعی است و با اف بی آی تماس گرفته بود!

این فیلم از آن دست فیلم هایی است که به عنوان فیلم اسناف (snuff) ساخته میشوند و تعداد زیادی هم تا الان ساخته شده اند(از شناخته شده ترینش میتوان به august underground اشاره کرد) فیلم هایی که صرفا قتل و خونریزی و صحنه های فجیع را بدون هیچ داستانی نشان میدهند و اگر از طرفداران این نوع فیلم ها هستید، guinea pig یکی از ترسناک ترین و بهترینشان است.

نمره: 4.5 از 5

تماشا در یوتیوب


زندگی و مرگ یک گروه پ*ورن! کارگردانی بیکار به نام مارکو، در تلاش برای ساختن فیلم های ترسناک بر پایه افسانه های صربستانی است که با مخالفت تهیه کننده ها رو به رو میشود و در تمامی پروژه هایش به شکست میخورد تا اینکه با یک کارگردان فیلم های پ_ورن به نام کین رو به رو میشود و مدتی با او کار میکند تا اینکه یک فیلم پ_ورن فانتزی و ترسناک با ته مایه های ی میسازد. کین با این کار مخالفت میکند و خواستار پول هایش که برای این پروژه صرف شده میشود.
آخر خط! فرقه ای به نام امید، معتقدند که آخر امان در حال وقوع است و برای اینکه روح مردم پاک منزه گردد باید قبل از وقوع آخرامان با یک چاقوی خاص کشته شوند. در همین حال با گروهی از مسافران مترو همراه میشویم که میخواهند از دست این گروه جان سالم بدر ببرند. فیلم شاید در ابتدا نظرتان را جلب نکند. جامپ اسکر های بی دلیل در اوایل به فیلم ضربه زیادی زده. اما وقتی با مسافران مترو آشنا میشویم، ماجرای اصلی آغاز میشود.
خوب بخوابی (خواب عمیق) سزار ، نگهبان یک آپارتمان مسی است که گرچه مرد مهربان و آرام و متینی به نظر می رسد، اما در واقع بسیار افسرده و ناراضیست به طوری که به قول خودش هیچ وقت نمیتواند خوشحال باشد. او همچنین از شاد بودن دیگران هم احساس ناراحتی می کند. کارگردان فیلم "ژاومه بلاگرو" است که او را با سری فیلم های "REC" میشناسیم و خاطره ی خوشی از وی داریم. این فیلم اما کاملا با REC متفاوت است. گرچه داستان هر دو در یک آپارتمان رقم میخورد اما Sleep tight دارای
اسنفاف 102 داستان فیلمخب. ظاهرا درباره ی دختری است که میخواهد مقاله ای درباره فیلم های اسناف بنویسد و با مردی هم در این رابطه م میکند در این بین شاهد شکنجه شدن چند نفر دیگر هستیم که ظاهرا یکی از آنها همین دخترک است.! اول از همه فیلم اسناف چیست؟ اگر نمیدانید بدانید که اسناف به فیلم هایی گفته میشود که شخصی در آن کسی را شکنجه یا به قتل میرساند! فیلم ظاهرا میخواهد مطالعه ای بر این پدیده و دلیل وجود چنین چیزی داشته باشد اما چگونه؟ جواب واضح است :
داستان های ترسناک برای تعریف کردن در تاریکی! چند تا دوست در هالووین یک خانه را پیدا میکنند و یک کتاب را میخوانند که باعث میشود حضار آنجا یکی یکی ناپدید شوند! در ایران فرقه ای وجود دارد که اعتقاد دارند تخمان رستم را دارند ،در جلسات دور هم مینشینند و از لایه های روانشناسانه و تاریک فیلم هایی مثل آنابل و احضار و ته تهش ارّه صحبت میکنند. تنها کارگردانی هم که اسمش را بلدند جیمز وان است! تجربه میگوید برای رسیدن به پله های بالاتر این ژانر باید این فرقه را پشت سر

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

نماینده رسمی یاسکاوا در ایران